علمای اخلاق تعاریف مختلفی برای غیبت گفته اند که در یک جمع بندی از آنها می توان گفت: « غیبت ذکر عیوب مؤمنان در غیاب آنان و بدون قصد و غرض شرعی و برای مذمت و سرزنش آنهاست بطوریکه اگر آن مطلب به گوش او برسد ناراحت و رنجیده خاطر شود».

در اینجا به چند نکته در مورد غیبت باید توجه نمود:

1- غیبت فقط زبانی نیست:

و چه بسا فردی لال باشد ولی غیبت کند یعنی چه با گفتن زبانی و چه با نوشتن و یا اشاره و یا به هر طریقی اگر عیب مخفی دیگران را برای کسی آشکار کنی غیبت او را نموده ای و مرتکب گناه شده ای.

2- غیبت، گفتن عیب دیگران پشت سر آنهاست:

و اینکه وقتی به عده ای می گویی غیبت فلانی را نکن می گویند، دروغ که نمی گوییم و یا می گوید پیش رویش هم می گویم، اینها هیچکدام زشتی و حرمت غیبت را از بین نمی برند و در حقیقت غیبت موقعی است که عیبی را که پشت سر مؤمنی می گویی به راستی و واقعاً در او باشد و الا اگر عیبی را به او نسبت دهی که در او نیست به او تهمت زده ای و تهمت نیز خود از گناهان کبیره است. همچنین اگر کسی که غیبت می کند فکر کند که با پیش رو گفتن، گناه غیبت از دوشش برداشته می شود سخت در اشتباه است چرا که خود این مسأله نشانة بی حیایی و بی شرمی اوست و کسی که هم پشت سر و پیش روی دیگران از آنها عیبجویی می کند انسان بی شرم و حیایی است که گناه مضاعفی مرتکب شده:

3- غیبت آشکار کردن غیوب مخفی مردم است:

یعنی اگر کسی عیب و نقصی داشت که در نزد همه آشکار بود و همه می دانستند او اینگونه است گفتن آن عیب در غیاب او، غیبت نمی باشد. مثلاً اگر فردی مشهور به شرابخواری و عربده کشیدر ملأ عام است و همه می دانند که او اهل این گناه است دیگر ذکر آن غیبت نمی باشد.

البته توجه شود که ذکر عیوب آشکار دیگران در مجالس مختلف هر چند اصطلاحاً غیبت نمی باشد اما چه بسا تحت عناوین دیگری گناه محسوب شود. مثلاً کسی خطایی مرتکب شده و همه هم آنرا می دانند ولی ما دائم خطای او را در مجالس مختلف ذکر نموده و او را تحقیر کنیم این عمل تحقیر مؤمن بوده و گناه می باشد.

4- در همة موارد غیبت، حرام نیست:

یعنی غیبت کردن و عیوب مردم را در غیاب آنها گفتن آنگاه حرام و گناه کبیره می باشد که قصد الهی و غرض عقلائی و مجوز شرعی در میان نباشد والا در مواقعی که شرع مقدس این عمل را مجاز و یا حتی واجب دانسته است هیچ گناهی بر غیبت کننده نمی باشد.

لطفا غیبت نکنید

gheybat



تاريخ : يکشنبه 13 ارديبهشت 1394 | 22:58 | نویسنده : محمد حسین قلعه شاخانی |